تاریخ:سه ماه و ۱۹ روز ه.م
آقا این ماههای اول مهاجرت خیلی شبیه شنا سگیه*!
امروز این شباهت عجیب رو کشف کردم.فکر کنم اونایی که مهاجرت کردن منظورم رو خوب بفهمن
---------
پی نوشت:
ویکی پدیا-دانشنامهء آزاد:*شنای سگی یا شنای پا سگی یک نوع شنای سادهاست که شناگر در آن دست و پای خود را به طور متناوب حرکت میدهد و سر را بیرون از آب نگه میدارد. این حرکات او نحوه شنای سگ را به خاطر میآورد. این شنا معمولاً اولین شنایی است که وقتی کودکان در حال یادگیری شنا هستند از آن استفاده میکنند.
عمیق ترین درد زندگی مردن نیست بلکه نداشتن کسی است که الفبای دوست داشتن را برایت تکرار
کند وتو از او رسم محبت بیاموزی
دوستم کارت عالیست بک سر هم به من بزن
تشبیه جالبیه. حالا نمی دونم بعد از چه قدر وقت میشه واقعا شنا کرد
منم نمیدونم..ولی خب شنا سگی هم یه جور شناست به هر حال
یه مسابقه هست که هیچ وقت توش پیروز نمی شی اما همیشه خوشحالی ربطی هم به مهاجرت نداره
سلام مانی کوچیکه. یه یک هفتهای شمال بودیم، کلا از اینترنت و دنیا و شماها بی خبر موندم. چه خبر؟ کجایی؟ دری خوبه؟
به سلام...آره میدونم..ما خوبیم..دری هم خوبه ...خبرای خوبی داریم...حالا میگم
;)
درووووووووود
سال نو مبارک
امیدوارم خوشو سلامت باشید
من وبلاگتو می خونم همیشه فای هم همینطور
مررررسی.سال نو شما هم مبارک.خوب باشین
مانا خوشگلمممممممممممممم بازم عیدت مبارککککک(عیدتون)........آقا منم باید خبرها رو بدونم ها......باشه...میبوسمت
باچه
ااااااااااه...... بگو دیگه چرا دست دست میکنی؟
زود باش بگو :)))