Family Stickers

یک سال و 4 ماه و 23 روز ه.م


نمیدونم بقیه جاهای دنیا هم اینجوریه یا نه ولی یه چیز بامزه ای که اینجا خیلی زیاد دیدیم این برچسبهاست که ملت پشت شیشه ماشینشون میچسبونن و ترکیب خونواده شون رو نشون میده

به همین سادگی

یک سال و 4 ماه و 13 روز ه.م

ناهارمو که چند تا برش از پیتزای دیشبه با خودم برداشتم و دارم همینجور که مینویسم، روی یک نیمکت پشت ساختمون شرکت میخورمش.

هوا آفتابی و صافه.

باد از لای برگای درختای دور و برم رد میشه و میاد سراغ موهای من.خوب که به هم شون میریزه میاد توی گوشم یه آوازی میخونه. بعد من پر از احساس سادهء خوشبختی میشم و اینجوری میشه که تمام روز به آدمای دور و برم لبخند میزنم.


میدونی چیه؟ قبلا برام قبول کردن این واقعیت سخت بود.خیلی سخت.اما الان دارم کم کم باور   میکنم که احساس سادهء خوشبختی، با نیمکتی که موقع ناهار تنها و بدون مزاحمت بتونی روش بشینی و با هوای صاف و تمیز و با بادی که بتونه از لای موهات رد بشه و به هم شون بریزه، نمیتونه هیچ رابطه ای نداشته باشه.